مدارک

دوره بین المللی نوروفیدبک

تحقیقات در زمینه بررسی اختلالات یادگیری در سنین متفاوت

روند یادگیری نوروفیدبک در دوره بین المللی نوروفیدبک

ختلال یادگیری یا ناتوانی یادگیری، نام کلی‌ای است که طیف وسیعی از مشکلات یادگیری را شامل می‌شود. اختلال یادگیری به معنای نقص در هوش یا انگیزه‌ نیست.

کودکان دچار اختلال یادگیری تنبل یا کودن نیستند، در حقیقت اکثر آنها به اندازه‌ی سایرین باهوش هستند و فقط مغزشان به طریقه‌ی متفاوتی عمل می‌کند.

این تفاوت‌ها در مغز در نحوه‌ی دریافت و تجزیه ‌و تحلیل اطلاعات این کودکان اثر می‌گذارد.

به زبان ساده، کودکان و بزرگسالانی که به اختلال یادگیری دچارند متفاوت از سایرین می‌بینند، می‌شنوند و درک می‌کنند.

آنها به همین دلیل در یادگیری اطلاعات و مهارت‌های تازه یا به کارگیری آموخته‌‌هایشان با مشکل مواجه می‌شوند.

شایع‌ترین انواع اختلالات یادگیری عبارت‌اند از: اِشکال در خواندن، نوشتن، ریاضیات، استدلال، گوش کردن و حرف زدن.

 الف : یادگیری نیمه هشیار در دوره بین المللی نوروفیدبک

یادگیری نیمه هشیار طی فرایندی اتفاق می‌افتد که مغز بوسیله آن، بصورت ناخودآگاه، شروع به بازشناسایی خویش روی مانیتور کامپیوتر کرده.

سپس به ایجاد تغییرات مطلوب به منظور حفظ میزان مناسب امواج می‌پردازد.

هم چنان که این اتفاق می‌افتد فرد کم‌کم احساس جدایی از این فرایند به او دست می‌دهد.

او احساس می‌کند که فقط و بسادگی مشغول تماشای صفحه و گوش دادن به اصوات است بدون اینکه وقوع اتفاقی را در مسیرهای عصبی خود احساس کند.

این یادگیری در سطح نیمه هشیار اتفاق می‌افتد.

به خاطر داشته باشید، گربه‌ها و سایر حیوانات هم می‌توانند یاد بگیرند که کارکرد مغزشان را تغییر دهند (وقتی پاداش‌های مناسبی دریافت کنند) ولی بصورت هشیار نمی‌توانند تصور کنند که چه باید انجام بدهند تا پاداش دریافت کنند.

این یادگیری به مرور زمان و خارج از سطح آگاهی هشیار اتفاق می‌افتد.

ب : شکل‌گیری یک ارتباط هشیار بین احساسات و حالات مغزی

روش دوم یادگیری وقتی است که ارتباطی هشیار بین نشانه‌های هدف (برای مثال صدها و تصاویر راهنما) و احساس فرد پیدا می‌شود.

مثلاً، بیشتر مردم نمی‌توانند بیان کنند افزایش آلفا چه احساسی دارد.

اما می‌توانند بگویند که چه زمانی این اتفاق می‌افتد.

این فرایند یادگیری هشیارانه است و شامل ایجاد یک آگاهی از حسی در بدن است که پیش از آن نبوده است.

در این روش، افراد قادر خواهند بود تا بصورت ارادی آنچه لازم است انجام دهند تا آن حس دوباره ایجاد شود.

افراد می‌گویند که «این مانند همان حسی است که وقتی آلفای بیشتری تولید می‌کنم دارم».

ج : رشد انعطاف‌پذیری در مسیرهای عصبی

در نهایت، تغییر حاصل از تمرین دادن مسیرهای عصبی با نوروفیدبک می‌باشد.

هر چه مغز بیشتر برای رسیدن به حالت بهینه تمرین کند، در پاسخ به نیازها منعطف‌تر می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *