irregular verbs با معنی فارسی
ایرانیهای بیشتر افعال نامنظم انگلیسی را با معانی فارسی آنها یاد میگیرند تا در مکالمات و نوشتار انگلیسی از آنها بهرهبرند. در زیر، لیستی از افعال نامنظم رایج با معانی فارسی آورده شده است:
1. Be (am, is, are) – بودن
– I am a student. (من دانشجو هستم.)
– They are my friends. (آنها دوستان من هستند.)
2. Have (had) – داشتن
– She had a great time. (او وقت خوبی داشت.)
– I had a dog when I was a child. (وقتی کودک بودم یک سگ داشتم.)
3. Do (did) – انجام دادن / کردن
– I did my homework. (تکالیفم را انجام دادم.)
– What did you do yesterday? (دیروز چه کاری کردی؟)
4. Say (said) – گفتن
– She said something important. (او چیزی مهم گفت.)
– I said hello to him. (من به او سلام گفتم.)
5. Go (went) – رفتن
– I went to the store. (من به فروشگاه رفتم.)
– They went on vacation. (آنها به تعطیلات رفتند.)
6. Get (got) – گرفتن / دریافت کردن
– I got a new job. (من شغل جدیدی گرفتم.)
– She got a present for her birthday. (او هدیهای برای تولدش گرفت.)
7. Make (made) – ساختن / ایجاد کردن
– He made a delicious meal. (او یک غذای خوشمزه ساخت.)
– They made a plan for the trip. (آنها برنامهای برای سفر ساختند.)
8. Take (took) – گرفتن / برداشتن
– I took the book from the shelf. (من کتاب را از قفسه برداشتم.)
– She took her umbrella because it was raining. (او چتر خود را برداشت چون باران میبارید.)
9. See (saw) – دیدن
– I saw a beautiful sunset. (من غروب زیبایی دیدم.)
– Did you see that movie? (آیا آن فیلم را دیدی؟)
10. Think (thought) – فکر کردن
– I thought about the problem. (من درباره مشکل فکر کردم.)
– She thought it was a good idea. (او فکر کرد که ایده خوبی است.)
11. Come (came) – آمدن
– He came to the party late. (او دیر به مهمانی آمد.)
– When did you come home? (کی به خانه آمدی؟)
12. Meet (met) – ملاقات کردن
– We met our friends at the cafe. (ما در کافه با دوستانمان ملاقات کردیم.)
– I met her for the first time yesterday. (من دیروز برای اولین بار با او ملاقات کردم.)
13. Read (read) – خواندن
– She read a book last night. (او شب گذشته یک کتاب خواند.)
– Have you read that article? (آیا آن مقاله را خواندهای؟)
14. Write (wrote) – نوشتن
– I wrote a letter to my grandmother. (من نامهای به مادربزرگم نوشتم.)
– She wrote a poem about love. (او یک شعر درباره عشق نوشت.)
15. Give (gave) – دادن
– He gave me a gift. (او به من یک هدیه داد.)
– Did you give her the message? (آیا پیام را به او دادی؟)
16. Find (found) – پیدا کردن
– I found my keys. (کلیدهایم را پیدا کردم.)
– She found a solution to the problem. (او راهحلی برای مشکل پیدا کرد.)
17. Eat (ate) – خوردن
– We ate dinner together. (ما شام را با هم خوردیم.)
– She ate a delicious cake. (او یک کیک خوشمزه خورد.)
18. Drink (drank) – نوشیدن
– He drank a glass of water. (او یک لیوان آب نوشید.)
– Did you drink coffee this morning? (آیا امروز صبح قهوه نوشیدی؟)
19. Break (broke) – شکستن
– She broke the vase by accident. (او به طور تصادفی بیگانه را شکست.)
– The storm broke the window. (طوفان پنجره را شکست.)
20. Choose (chose) – انتخاب کردن
– They chose