سلام من ماندانا رجبی مدرس زبان انگلیسی هستم.
شاگرد هایی در سنین متفاوت داشتم. بعضی از این شاگردان در سن های بالا یا در سنین پایین بودند.
همیشه از من می پرسیدند، ماندانا جون بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی چند سالگی هست.
من هم سعی می کردم با امیدواری کامل و صبوری به سوالات پاسخ بدم.
تا این که مقاله علمی جالبی خوندم و این منو تشویق کرد تا برای شما به اشتراک بزارم.
بررسی سن یادگیری زبان انگلیسی بر اساس تحقیقات اخیر در دانشگاه MIT
در این مقاله به بررسی یک تحقیق که در مرکز تحقیقات MIT انجام گرفته رو در راستای سن یادگیری زبان انگلیسی میپردازیم.
بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی چه سنی است؟
کارمن رامپرساد، مدیر مدرسه، میگوید:
“در سن کودکی، کودکان یک زبان را یاد نمیگیرند، آنها آن را درک میکنند.” برای بسیاری از کودکان، اسپانیایی زبان سوم یا حتی چهارم است.
این موضوع را با یک فرد بزرگسال دریک کلاس زبان مقایسه کنید.
به راحتی میتوان نتیجه گرفت که بهتر است در جواین شروع به یادگیری زبان کنید.
اما علم دیدگاه بسیار پیچیدهتری در مورد چگونگی تکامل رابطه ما با زبانها در طول زندگی ارائه میدهد.
موارد زیادی برای تشویق مبتدیان وجود دارد.
همچنین:
چرا خواب باید اولویت هر دانش آموز باشد؟
به طور کلی، مراحل مختلف زندگی به ما مزایای مختلفی در یادگیری زبان میدهد.
ما به عنوان نوزاد گوش بهتری برای صداهای مختلف داریم.
به عنوان کودکان نوپا، میتوانیم لهجههای بومی را با سرعت حیرتانگیز انتخاب کنیم و یاد بگیریم.
در بزرگسالی، ما توجه بیشتری داریم و مهارتهای مهمی مانند سواد داریم که به ما امکان میدهد واژگان خود را حتی به زبان خودمان به طور مداوم گسترش دهیم.
مجموعهای از عوامل فراتر از پیری مانند شرایط اجتماعی، روشهای آموزش و حتی عشق و دوستی میتوانند بر چند زبان بودن ما تاثیر داشته باشند.
آنتونلا سوراچس، استاد زبانشناسی رشد و مدیر مرکز امور دوزبانگی در دانشگاه ادینبورگ، میگوید:
“با افزایش سن همه چیز نزولی نیست.”
وی در جهت “یادگیری صریح” معتقد است:
مطالعه یک زبان در کلاس با معلم در چارچوب قوانین است.
سوراس میگوید:
“کودکان خردسال در یادگیری صریح و فوق العاده عمل نمیکنند، زیرا آنها از نظر شناختی و توانایی توجه ندارند.
بزرگسالان در این زمینه بسیار بهتر هستند. بنابراین این میتواند چیزی باشد که با افزایش سن بهبود مییابد. ”
یک مطالعه توسط محققان در اسرائیل نشان داد، به عنوان مثال:
بزرگسالان بهتر است یک زبان را درک کنند و آن را در کلمات جدید در محیط آموزشی به کار گیرند.
دانشمندان سه گروه جداگانه را در رابطه با سن یادگیری زبان انگلیسی مقایسه کردند:
کودکان 8 ساله
12 سالهها
بزرگسالان جوان
بزرگسالان نمره بالاتری نسبت به هر دو گروه جوان داشتند و کودکان 12 ساله نیز عملکرد بهتری نسبت به کودکان کوچک تر داشتند.
این نتیجه، نتایج یک مطالعه طولانی مدت تقریباً بر روی 2000 زبان آموز دوزبانه کاتالان-اسپانیایی انگلیسی است:
کودکان مبتدی زبان جدید را سریعتر از مبتدیان جوان یاد میگرفتند.
محققان در اسرائیل اظهار داشتند که شرکت کنندگان پیرتر ممکن است از مهارتهایی برخوردار باشند که به بلوغ میرسند.
مانند استراتژیهای پیشرفتهتر برای حل مسئله و تجربه زبانی بیشتر.
به عبارت دیگر، فراگیران بزرگتر تمایل دارند که در مورد خود و جهان چیزهای زیادی بدانند و می توانند از این دانش برای پردازش اطلاعات جدید استفاده کنند.
آنچه کودکان خردسال در آن سرآمد هستند، یادگیری ضمنی است.
گوش دادن به زبان مادری و تقلید از آنها.
درحالی که این نوع یادگیری نیاز به زمان زیادی با افراد بومی دارد.
در سال 2016، مرکز دو زبانه گرایی گزارشی داخلی درباره دتدریس نکردن زبان دوم، در مدارس ابتدایی برای دولت اسکاتلند تهیه کرد.
آنها دریافتند که یک ساعت در هفته از آموزش برای کودکان پنج ساله تفاوت معنی داری ندارد.
اما حتی فقط یک نیم ساعت اضافی و وجود زبان مادری به کودکان کمک میکند تا عناصر زبان دوم را درک کنند که برای بزرگسالان سختتر است، درک کنند.
دستیابی آسان:
همه ما به عنوان زبانآموز کار خود را شروع می کنیم.
ما به عنوان نوزاد، می توانیم همه 600 صامت و 200 مصوت را که زبان های جهان را تشکیل می دهند.
از همان ابتدا مغز ما شروع به یادگیری می کند.
مغز ما با صداهایی که اغلب می شنویم تنظیم میشود.
نوزادان قبلاً به زبان مادری خود زمزمه میکنند.
حتی نوزادان تازه متولد شده با لهجه گریه میکنند، تقلیدی از سخنانی که در رحم شنیده اند.
نوزادان ژاپنی به راحتی میتوانند صداهای “l” و “r” را تشخیص دهند.
بزرگسالان ژاپنی تمایل دارند این مسئله را دشوارتر بدانند.
سوراس میگوید هیچ سوالی وجود ندارد که در سالهای اولیه برای دستیابی به زبان خودمان بسیار مهم است که چگونه یاد میگیریم.
مطالعات روی کودکان منزوی نشان داده است که اگر ما در اوایل صحبت کردن را یاد نگیریم، بعداً نمیتوانیم به راحتی این مسئله را جبران کنیم.
اما در اینجا تعجب آور است:
این قطع برای یادگیری زبان خارجی یکسان نیست.
دانیلا ترنکیچ، روانشناس زبان در دانشگاه یورک میگوید:
“نکته مهمی که باید درک کرد این است که سن با بسیاری از موارد دیگر متفاوت است.”
زندگی کودکان کاملاً با زندگی بزرگسالان متفاوت است.
بنابراین وقتی مهارتهای زبانی کودکان و بزرگسالان را مقایسه میکنیم، “ما مانند را با مانند مقایسه میکنیم”.
نباید این گونه باشد که مانند با مانند مقایسه شود.
او مثال میزند که خانوادهای به کشور جدیدی نقل مکان میکنند.
به طور معمول، کودکان بسیار سریع تر از والدین خود زبان را یاد میگیرند.
اما این ممکن است به این دلیل باشد که آنها مدام آن را در مدرسه میشنوند، در حالی که والدین آنها ممکن است تنها کار کنند.
کودکان همچنین ممکن است احساس اضطراب بیشتری داشته باشند، زیرا تسلط بر زبان برای بقای اجتماعی آنها بسیار مهم است:
پیدا کردن دوستان
پذیرفته شدن
مناسب بودن
از طرف دیگر، والدین آنها احتمالاً میتوانند با افرادی که آنها را میفهمند معاشرت کنند.
افرادی که مانند آنها، مهاجر هستند.
ترنکیچ میگوید:
“ایجاد پیوند عاطفی همان چیزی است که شما را در یادگیری زبان بهتر میکند.”
البته میتوانند این پیوند عاطفی را ایجاد کنند و این فقط از طریق عشق یا دوستی با یک زبان مادری نیست.
یک مطالعه در سال 2013 در مورد بزرگسالان انگلیسی در یک دوره مبتدیان ایتالیایی نشان داد که کسانی که با آن همراه بودند با پیوند با سایر دانش آموزان و معلم کمک میکردند.
ترنکیچ میگوید:
“اگر افراد هم فکر خود را پیدا کنید، این احتمال وجود دارد که با یک زبان ادامه دهید و پایدار باشید.” این یک کلید است.
شما باید سالها زمان برای یادگیری آن صرف کنید.
تا زمانی که انگیزه اجتماعی برای آن وجود نداشته باشد، حفظ آن واقعاً دشوار است.
حتی افراد بومی نیز تقریباً هر روز یک کلمه جدید را به زبان خود تا میانسالی میآموزند.
در اوایل سال جاری، یک مطالعه در MIT بر اساس یک مسابقه آنلاین نزدیک به 670،000 نفر نشان داد که:
برای دستیابی به دانش بومی مانند دستور زبان انگلیسی، بهتر است از حدود 10 سالگی شروع شود، پس از آن توانایی کاهش مییابد.
با این حال، این مطالعه همچنین نشان داد که ما میتوانیم به مرور زبانها، از جمله زبانهای خود را بهتر کنیم.
به عنوان مثال، ما تقریباً بر دستور زبان خود تقریباً در حدودا تسلط داریم.
این به یک مطالعه آنلاین جداگانه قبلی اضافه میشود که نشان میدهد:
حتی افراد بومی نیز تقریباً هر روز یک کلمه جدید را به زبان خود تا میانسالی میآموزند.
ترنکیچ اشاره میکند که مطالعه MIT چیزی بسیار خاص را تجزیه و تحلیل کرده است.
مردم گاهی میپرسند:
بزرگترین مزیت زبانهای خارجی چیست؟
درآمد بیشتری کسب خواهم کرد؟
آیا من باهوشتر خواهم شد؟
درست مطالعه میکنم؟
اما در واقع، بزرگترین مزیت دانستن زبانهای خارجی توانایی برقراری ارتباط با افراد بیشتر است.
ترنکیچ خود اصالتاً اهل صربستان است. وی پس از مهاجرت به انگلستان، تنها در بیست سالگی به زبان انگلیسی تسلط یافت.
او میگوید که هنوز هم اشتباهات دستوری مرتکب میشود، خصوصاً وقتی خسته یا استرس داشته باشد.
وی بعداً در نامهای نوشت:
“با وجود همه اینها و این بسیار مهم است. من میتوانم به زبان انگلیسی کارهای شگفت انگیزی انجام دهم.”
“من میتوانم از بزرگترین آثار ادبی لذت ببرم، میتوانم متون معنادار و منسجمی را با کیفیت قابل انتشار تولید کنم.”
در حقیقت، مسابقه MIT او را به عنوان یک انگلیسی زبان بومی طبقهبندی کرد.
مطالعه جدیدی که توسط MIT در ایالات متحده انجام شده نشان میدهد که:
در واقع یک دوره حساس وجود دارد که پس از آن یادگیری یک مهارت جدید مانند یادگیری زبان دوم دشوارتر می شود.
طبق این مطالعه، بهترین زمان برای یادگیری یک زبان جدید با مهارت صحبت کردن به زبان بومی تا سن 10 سالگی است.
کودکان زیر 10 سال با راحتی بیشتری میتوانند اطلاعات را جذب کنند و در زبان جدید مهارت داشته باشند.
جوانان زیر 18 سال هنوز میتوانند مهارت بالایی در تسلط بر دستور زبان یک زبان جدید نشان دهند، اما فراتر از این مرحله همه چیز چالش برانگیزتر میشود.
جزئیات مطالعه در زمینه سن یادگیری زبان انگلیسی :
برای این مطالعه، محققان 670،000 نفر از ملیتها و سنین مختلف را ارزیابی کردند تا مهارتهای دستوری آنها را به زبان دوم تعیین کنند.
دانشمندان یک مسابقه گرامری به شرکت کنندگان دادند.
قبل از این که از آنها بخواهند یاد بگیرند که آیا جمله از نظر گرامری صحیح است، آنها از شرکت کنندگان خواستند سن، مدت زمان یادگیری زبان انگلیسی و محیط یادگیری زبان را بیان کنند.
تقریباً 246000 نفر از 670،000 شرکت کننده در مطالعه اظهار داشتند که آنها در خانهای بزرگ شده اند که فقط انگلیسی صحبت میکنند.
در ضمن بقیه دو زبانه یا چند زبانه بودند.
زبانهای روسی، آلمانی، ترکی، فنلاندی و مجاری رایجترین زبانهای بومی در بین شرکت کنندگان بودند.
بومیان انگلیسی از مطالعه خارج شدند.
جوانترین کسانی که در این مطالعه شرکت کردند 10 ساله بودند.
اکثریت آنها 20 یا 30 ساله بودند، در حالی که پیرترین آنها در اواخر 70 سالگی بودند.
دادههای جمع آوری شده محققان را به این نتیجه رساند که دوران کودکی بهترین زمان برای یادگیری دستور زبان یک زبان جدید است.
اما این توانایی در سالهای نوجوانی نیز نسبتاً قوی باقی میماند.
قبل از 18 سالگی زبان جدیدی یاد بگیرید.
با این حال، بعد از 18 سالگی، افراد دیگر ممکن است به سطح مهارت بومی زبانان نرسند، اگرچه هنوز هم ممکن است به سرعت یاد بگیرند.
جوش تننباوم، یکی از نویسندگان این تحقیق و استاد علوم مغزی و شناختی MIT:
به بی بی سی گفت که تعیین این که این ماده بیولوژیکی است یا فرهنگی، اجتماعی دشوار است.
“یادگیری در دوره خردسالی و در بسیاری از جوامع تا سن 17 یا 18 سالگی افزایش مییابد.
پس از آن، شما خانه خود را ترک میکنید، ممکن است تمام وقت کار کنید، یا یک دانشجوی دانشگاه تخصصی میشوید.
همه این ها ممکن است بر روی شما تأثیر بگذارد Tenenbaum میزان یادگیری برای هر زبان را توضیح میدهد.
همانطور که گفته شد، یادگیری زبان جدید در بزرگسالی هنوز امکان پذیر است، اما پیچیدهتر میشود.
کودکان همچنین برای زنده ماندن و رشد، چه در خانه و چه در محیط اجتماعی گستردهتر، مقدمات یادگیری سریعتر زبان را دارند.
اگرچه ممکن است آنها به زبانی که استفاده میکنند آموزش ببینند.
اما در واقع یک زبانآموز بیساختار، غوطه ور در این زبان و یادگیری از طریق یک روند مداوم و نامناسب آزمون و خطا هستند.
کودکان دوزبانه یا چند زبانه میتوانند به راحتی در چندین زبان گشت و گذار کنند.
آنها مغزشان را برای مزایای مادام العمر تنظیم کنند.
اما وقتی صحبت از زبان میشود، یادگیری هرگز واقعاً پایان نمییابد.
از بسیاری جهات، انگیزه ما برای گسترش افقهای زبانی فقط با افزایش سن رشد میکند.
وقتی صحبت از زبان مادری میشود، در حقیقت، ما یادگیرندگان مادام العمر طبیعی هستیم.
یکی از بزرگ ترین مطالعات مربوط به یادگیری زبان که اخیراً انجام شده است به این نتیجه رسیده است که:
حتی تسلط بر آن 30 سال طول میکشد.
در طول زندگی خود، ما کلمات را اضافه میکنیم، عبارات جدید را یاد میگیریم و اصطلاحات عامیانه جدید را انتخاب میکنیم.
مردم با زبانی که با آن متولد شدهایم تکامل مییابیم و در عین حال توانایی پیچیده و ظریفتری برای ابراز وجود داریم.
در دنیایی که به طور فزایندهای به هم پیوسته است.
افراد بزرگسال نیز برای شرکت در بحثهای جهانی، استفاده رسانههای جهانی، تجارت یا کار در سطح بین المللی و توسعه روابط و دوستیهای فراتر از مرزها، مجبور به یادگیری زبانهای جدید میشوند.
به عنوان مثال، بدون یادگیری یک زبان جهانی مانند انگلیسی یا اسپانیایی، میتوانیم به معنی واقعی کلمه از دنیا جدا شویم.
بنابراین، چرا علیرغم میل ذاتی و نیاز به گسترش افقهای زبانی ما اغلب در پذیرفتن چالش مردد هستیم؟
نتیجه:
بیایید از کودکان یاد بگیریم. یاد بگیریم چگونه از زندگی لذت ببریم.
در کنار آموزش، لذت را فراموش نکنیم.
شاید به جای مردد بودن در یادگیری بهتر باشد، شجاعت داشته باشیم
همانند کودکان در حال آزمون خطا باشم.
مانند کودکان نیازسنجی کنیم بعد با شجاعت یادگیری را شروع کنیم.
(مانند زمانی که کودکان مهاجر برای دوستیابی در مهد یا مدرسه تلاش میکردند.)
کودکان مطالب را مادام العمر یاد بگیریم.
امیدوارم مقاله سن یادگیری زبان انگلیسی برای شما مفید باشه