اینجا 50 لغت در مورد “childcare” به همراه معنی فارسی آنها آمده است:
لغات مربوط به childcare
- Nursery – مهد کودک
- Daycare – مرکز نگهداری کودکان
- Babysitter – پرستار کودک
- Nanny – پرستار کودک در خانه
- Caregiver – مراقب کودک
- Childminder – پرستار کودک در خانه
- Creche – مهد کودک
- Preschool – پیش دبستانی
- Playgroup – گروه بازی
- Playpen – محیط بازی ایمن
- Pacifier – پستانک
- Diaper – پوشک
- Bottle – بطری شیر
- Feeding – تغذیه کردن
- Naptime – زمان خواب
- Potty training – آموزش توالت رفتن
- Lullaby – الالیی
- Playtime – زمان بازی
- Storytime – زمان قصه گویی
- Arts and crafts – هنر و کاردستی
- Music and movement – موسیقی و حرکت
- Outdoor activities – فعالیت های بیرون از منزل
- Field trips – سفرهای آموزشی
- Snack time – زمان میان وعده
- Mealtime – زمان وعده غذایی
- Hygiene – بهداشت
- Discipline – انضباط
- Positive reinforcement – تقویت مثبت
- Time-out – مکث و استراحت
- Behavioral issues – مسائل رفتاری
- Special needs – نیازهای ویژه
- Developmental milestones – مراحل رشد
- Early intervention – مداخله زودهنگام
- Inclusion – همگرایی
- Curriculum – برنامه درسی
- Play-based learning – یادگیری مبتنی بر بازی
- Hands-on activities – فعالیت های عملی
- Socialization – اجتماعی شدن
- Emotional development – رشد عاطفی
- Cognitive development – رشد شناختی
- Physical development – رشد جسمی
- Language development – رشد زبانی
- Parent-teacher communication – ارتباط والدین و معلمان
- Parental involvement – مشارکت والدین
- Licensing – مجوزدهی
- Accreditation – اعتبارسنجی
- Safety regulations – مقررات ایمنی
- Staff training – آموزش پرسنل
- Enrichment activities – فعالیت های تقویتی
- Transition – گذار