لغات مربوط به mass media

در اینجا پنجاه کلمه انگلیسی با معنی فارسی در مورد “mass media” (رسانه‌های جمعی) ارائه می‌شود:

 

لغات مرببوط به mass media
لغات مرببوط به mass media

برای دانلود فایل پی دی اف و فایل آموزشی روی لینک زیر کلیک کنید:

لغات مربوط به mass media

1. Mass Media – رسانه‌های جمعی

2. Communication – ارتباط

3. Broadcasting – پخش

4. Television – تلویزیون

5. Radio – رادیو

6. Newspaper – روزنامه

7. Magazine – مجله

8. Internet – اینترنت

9. Social Media – رسانه‌های اجتماعی

10. Journalism – روزنامه‌نگاری

11. Press – مطبوعات

12. Audience – مخاطب

13. Content – محتوا

14. Editorial – سرمقاله

15. Report – گزارش

16. Feature – ویژگی

17. Advertising – تبلیغات

18. Public Relations – روابط عمومی

19. Media Coverage – پوشش رسانه‌ای

20. News – اخبار

21. Information – اطلاعات

22. Censorship – سانسور

23. Freedom of Speech – آزادی بیان

24. Ethics – اخلاق

25. Bias – جانبداری

26. Fact-checking – بررسی واقعیت

27. Source – منبع

28. Opinion – نظر

29. Analysis – تحلیل

30. Podcast – پادکست

31. Webinar – وبینار

32. Digital Media – رسانه‌های دیجیتال

33. Viral Content – محتوای ویروسی

34. Influencer – تأثیرگذار

35. Engagement – تعامل

36. Trends – روندها

37. Feedback – بازخورد

38. Media Literacy – سواد رسانه‌ای

39. Citizen Journalism – روزنامه‌نگاری شهروندی

40. Live Streaming – پخش زنده

41. Broadcast Media – رسانه‌های پخش

42. Print Media – رسانه‌های چاپی

43. Online News – اخبار آنلاین

44. Multimedia – چندرسانه‌ای

45. Editorial Policy – سیاست سرمقاله

46. Crisis Communication – ارتباط در بحران

47. Target Audience – مخاطب هدف

48. Media Influence – تأثیر رسانه

49. Sponsorship – حمایت مالی

50. Cultural Impact – تأثیر فرهنگی

 

این کلمات می‌توانند به درک بهتر موضوع رسانه‌های جمعی و جنبه‌های مختلف آن کمک کنند. اگر سوال یا موضوع خاصی دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!